به سراغ من اگر می آیید
پشت هیچستانم.
پشت هیچستان جایی است.
پشت هیچستان رگ های هوا.پرقاصد هایی است.
که خبر می آرند.ازگل واشده ی دور ترین بوته ی خاک.
روی شن ها هم.نقش سم اسبان سواران ظریفی ست که صبح
به سر تپه ی معراج شقایق رفتند.
پشت هیچستان.چتر خواهش باز است:
تا نسیم عطشی در بن برگی بدود
زنگ باران به صد ا می آید.
آدم اینجا تنهاست
و در این تنهایی.سایه ی نارونی تا ابدیت جاری است.
به سراغ من اگر می آیید
نرم و آهسته بیایید.مبادا که ترک بردارد
چینی نازک تنهایی من
سهراب سپهری